goldwishes

goldwishes

آنان که بی عاطفه هستند ...روزگاری بسیار عاشق بودند
goldwishes

goldwishes

آنان که بی عاطفه هستند ...روزگاری بسیار عاشق بودند

احمق بازی

امروز من و خواهریم به سرمون زد بریم خونه ی بابا بزرگم اینا


که رفته بودن طرفای شهرکرد گوشت بخرن رو تمیز کنیم


که بعدش بیان سورپریز بشن


هیچی صبح ساعت 9 کلید شون رو از مامانم گرفتیم و راهی شدیم


همه چی خوب بود که یه دفه یه نفر اف اف رو زد


اول در رو باز کردم ببینم خودی یا نه


آخه خودمون وقتی در باز بشه میریم تو


چند ثانیه صبر کردم کسی نیمد


سریع چادر عربی خواهرم که انگار یه جنس ساتن داره رو سرم کردم


 و کفشای خواهرم


در نتیجه پریدم دم در...


در رو که باز کردم یکی از پسرای فامیل دوووووورمون بود که از


بچگی هم محله ی خاله ام اینا بود و من از اونجا میشناختمش البته


توی مدرسه ی ما همه این پسره که اسمش کامران هس و خوش


تیپ و اینام هس میشناسن


به عمق ماجرا پی بردید که..


هیبچی عاقا تا قیافه منو دید یه لحظه هنگ کرد


بعد پرسید حاجی نیستن؟


منم گفتم نه رفتن بیرون


اونم گفت خوب بهشون بگید بیان مراسم سال بابابزرگم


داشت میرفت طرف موتورکه


من نفهمیدم یهو چی شد که گفتم: چشم(خیلی متین)


همونطور که میرفت برگشت و یه لبخند ژکوندی زد


اصن تا همین الان اعصابم خورده چرااااااااااااااااا


آخه چرااااااااااااااااا


میگفتی باشه


خیلی ممنون


نه چشم که این پرو بشه


تو که میشناسیش


میشه یه نفر بیاد و منا داااااااااااااااار بزنه لطفا


بیاید دیگه


خدااااااااااااااااااا

نظرات 7 + ارسال نظر
خاطره دوشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:34 ب.ظ http://khaterehfunny.blogsky.com/

من گریه کردم؟
باید اون رو به 20 نفر بدی

هان
باش
اوکی

خاطره دوشنبه 11 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 11:37 ب.ظ http://khaterehfunny.blogsky.com/

نه عزیزم چرا دار بزنی؟

خو خیلی ضایع بوووووووود

امین سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 12:54 ق.ظ

لبخند رو که زده و طوری که میگی خوشگله حتما خیالاتی به سرش زده که مثلا .....
ولش کن بی خیال
دفعه بعدی اگه به پستت خورد ...جبران کن
طوری جواب بده که هیچ فکری به جز جوابی که بخاطر حرفش میخوای بهش بدی ، نکنه

باش سعی میکنم
ولی فک نکنم دیگه پیش بیاد که باهم حرف بزنیم

elgha سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:24 ق.ظ

خیلی دلم میخواد بیام دارت بزنم
1.چون خودم دوس دارم
2.چون خودت گفتی

میتونم بپرسم این مونولوگی که واسم فرستادی رو از کوجا آوردی دقیقا؟؟؟؟؟
و به چن نفر دادی؟؟؟؟
و پدرمنو درآوردی؟؟؟
و...
میکشمتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتتت

ممنون بیا
خاطره بهم داد این جای اون پستت که یه عالمه نوشته بودی و پدر منا در آوردی
فک کنم به 8 نفر ولی امروز 20تا میکنمشون

مریم سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 10:34 ق.ظ http://sooskesiah.blogsky.com


آخی عیب نداره ولش کن!!!!!

واقعا نه خیلی بد بود

فرشتهـ سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 03:27 ب.ظ http://sunshine77.blogsky.com

عقلم خوب چیزیه به خدا
ببخشیدا

من عقل ندارم؟
من پسر ندیده نیسم
اگه به جای من بودی اون خنده رو میدی

بوسه ی زندگی سه‌شنبه 12 شهریور‌ماه سال 1392 ساعت 05:29 ب.ظ http://kisslife.blogsky.com

چیزی نشده خودت رو دار بزنی!!! مهم نیست ..

بد خندید
ازش میترسم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد