goldwishes

آنان که بی عاطفه هستند ...روزگاری بسیار عاشق بودند

goldwishes

آنان که بی عاطفه هستند ...روزگاری بسیار عاشق بودند

درس زندگی

همه ما آدم‌ها گاهی اشتباه می‌کنیم،

گاهی دل یکدیگر را ناخواسته می‌شکنیم

و این پایان موضوع نیست

بلکه باید این اشتباه را جبران کنیم.

عذر خواستن

یکی از مۆثرترین روش‌هایی است

که می‌تواند آتش معرکه را در خانواده خاموش کند

جو آرامی را دوباره به خانه‌تان بر گرداند.

هیلدا جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 02:21 ق.ظ

نظرات 5 + ارسال نظر

امین جمعه 28 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 05:42 ق.ظ http://over.blogsky.com/

بعله درس های از زندگی
والا خواهر من هیلدا جان
اونایی که من باشون طرفم
نه حرف راست ، نه حرف خوب ، نه معذرت خواهی ، نه التماس ، به مطلومیت و نه هیچ دیگه ای حالیشون نمیشه جز دروغگویی و دو رویی
منم نمی تونم وبلد نیستم بگم
ولی روی چشم آجی
حرفتو گوش میکنم هر چی هم پرسیدم با اینکه 6 ماه از مریم بزرگترم کوتاه میام جواب نمیدم و هیچی بهش نمیگم حتی اگه سوالم ازم پرسید
ولی خدایی هیچی حالیشون نیس دوس نداره و ندارن و نمیزارن فاطمه اونی که من خیال دارم بشه
نمیدونم چرا از من خوششون نمیاد
با راستی و درستی و ارامش و ادب و تربیت اسلامی و خانوادگی نمیشه باهاشون حرف زد
ادای مظلوم ها و مخصوصای ادای تنگا رو هم خوب در میارن وخیلی زیباتر منکر همه چیزمیشن و میزنن زیرش
و وقتی کارت پیششون گیر باشه خیلی زیباتر واست تلافی میکنن
متاسفان همخاطب خاصمون هم از خواهرش حرف شنوی داره و مجبور بشه و توی شرایطی قرار بدن از خواهرش طرفداری میکنه
متاسفانه اونجاس که اشکم در میاد
خیلی اشکم در بیاد قاطی میکنم
توی عمرم یه چیز خواستم ....یه چیز
همه دنیا ...همه فامیل از فامیل دور بگیر تا نزدیک از دختر تا پسر از کوچک تا بزرگ نمیخوان و دوست ندارن اونی که من میخوام بشه
من باید به چند نفر جواب پس بدم
به خودم
به مخاطب خاص ف
به دایی و زند دایی
به فامیل های زیر آبزن
به امید دوس پسر مریم
به نامزد مریم
به دوس پسرهای دیگه اش
به 10 تا خواستگار جواب رد داده شده ف
به همه دنیا
به تمام مرده های توی قبرستون
به دخترای فامیل
به زن دایی ها
به حرومزادگیشون ...به حسادتشون
به چی شون به کدومشون برای چی توضیح بدم
ساکت بمونم همه چی میکنن ف هم که به سگ محل میزاره به من محل نمیزاره
ساکت بمونم بخاطر قلب دایی
بگم ، حرف بزنم ، همه چی رو میندازن گردن من
میگن ف نگاه کن کار اونه که دوس داره
می بینی چی کار میکنه با من و من و زندگیم
نگم که اصلا هیچی هیچی به روشن نمیارن و گفتم اونم محل نمیزاره بهم
قاطی میکنم بدطور
من توی تمام عمرا و تمام فامیل معروفم به ساکت بودنم و صبور بودنم
خدا شاهده بزن توی گوشم ، بزن توی سرم ، تجاوز جنسی هم بهم بکنن صدام در نمیاد هر کی باشه از بچه کوچیک تا بزرگش
اینا دیگه به اینجام رسوندن هیلدا به کی بگم خودم سکته کنم یا داییم رو
هر چند اونا سکته اش میدن و میندازنش گردن من
بعضی وقتا فکر میکنم اگه اون نشه میخوام دنبا نباشه
اگه گفتن نه قید دایی و همه فایمل رو میزنم
جواب دختر خالم رو هم نمیدم
هر کی بیاد خونمون در اتاق ققل میکنم تا موقعی که برن بیرون نمیام دیگه با مادرم حرف نزنم
اون توی کارای دیگران شریکه با سکوتش و طرفدرای از دیگران
میگه ول کن ...میگه سرت توی بدبختی مون باشه نه زندگی دیگران
میگم مادر من بدبختی من اینه ....ف هس
صد دفعه گفته دختر زیاده
خودمو کشتم ....اینقدر داد و فریاد زدم گفتم برو به همه بگو امین زن نیمخواد امین ف رو میخواد و نه هیچ چیز دیگه رو
امین بخاطر اینکه دوس دختر نداشته و نقطه چین ندیده و نکرده ف رو نمیخواد ف رو میخواد واسه این که دوسش داره عاشقه بخاطر خودش نه هیچ چیز دیگه ای
نمیدونم چرا همه چی رو ، همنه حرفامو به شوخی میگیرن
قبول نمیکن امین عاشق شده ، میخوان شر درست کنم تا حالیشون بشه و بفهمن
گفتم برو به هر بی شرفی که میگه دختر زیاد یا امین بگن نه
نیم ساعت دیگه بی خیال میشه و فراموش بکنه بگو
به قرعان هر کسی بهم اینو بگو جرش میدم
بهش میگم من زن نمیخوام ، من اونی که میخوام و دوسش دارم میخوام
نفهمه هر چی فحشه توی دنیا بهش میدم هر کی که باشه
طولانی شد نه
این طولانی ترین نظرمه فکر میکنم البته تایید بشه چقدر میشه
منو نکشی واسه بی ادبیم اگه اونطوری بد ادبی نمیکردم اونطوری که هس و واقعیت داره و من میخوام منظورم رو بهت برسونم نمی تونستم ببخشید آجی
معذزت میخواهم