روز یکشنبه مسابقات جام رمضان غرب اصفهان
توی تیران کرون برگزار شد
خواهرم که مربی ام باشه
بهم گفت تیم میدم توام بیا
منم بچه حرف گوش کن گفتم باشه
آ با یه ذوقی آ
ورودی ش چقدره؟
12تومن
باشه عا قا من ورودی دادم
ولی گفتم 1شنبه خودم باید برم تمرینای ذوب
ولی بازم فرداش بازی هست من فرداش میام
همه چیز اوکی بود تا اینکه
شب یکشنبه حدود ساعت 22خواهرم زنگ زد خونه که ما خابگاه گرفتیم توام دیگه نمیخواد بیای
من کاردم میزدی خونم در نمیوند
عاقا ورودی رو بیخیال
اینکه توی مسابقات به این مهمی نبودم هیچ
من میخواسم برم خوابگاااااااااااااااااااه
واقعا خوش میگذره
کوفت شون بشه
حروووووووووووووووم
من تا حالا اینقد حسودی نکرده بودم
ولی ایندفه
واااااااااااااای
خهلی دیونه شده بودم
این چند روزم اصن اعصاب نداشتم
راستی چهارم شده بودند
خیلی بهشون خندیدم
بعدشم گفتم اگه منا برده بودید حداقل مقام میاوردید
حق تونه
خیلی بد شد ن؟
راستی بنر تم گذاشتم بسه دیگه اینجور نگام نکن
من که خوشحالم نبردنت
واسه چی میخواستی بری خوابگاه ، هااااااااا
واسه شلوغ بازی و عشقو و تفر یح و خلاصه رفیق بازی
همون بهتر که نرفتی و همون بهر که مقام هم نیوردن
آره
ای خو داداشی یه شب بود
هزار و 1 شب که نبود
البته ما فق شلوغ بازی
اره من که دلم خنک شد
عیب نداره شده دیگه...
خعلی دلم میخواست
سلام دوست خوبم
وب قشنگی داری
خوشحال میشم به وب من هم سر بزنی
میتونی برای وبلاگت آدرس جدید ثبت کنی
http://s2a.ir
اه بله ممنون ن همین خوبه
چشم دیگه این جوری نگاه می کنم
ممنون
من هنوز بیدارم به ساعت ارسال نگاه کن
من چون با دیال آپ کانکت میشم بیشتر از این نمیتونم بمونم
چون باید فکر قبض تلفن باشم
سلام وب زیبایی دارین
با تبادل لینک موافقین
وااااااای وب توام قشنگه
موافقم
سلام.اپم
سلام میام
آدم سوزش میگیره ها
حقشون بود چهارم شن
اره