goldwishes

goldwishes

آنان که بی عاطفه هستند ...روزگاری بسیار عاشق بودند
goldwishes

goldwishes

آنان که بی عاطفه هستند ...روزگاری بسیار عاشق بودند

دربی فردا

فردا پرسپولیس میبره


آخی به یاد روزایی که پرسپولیسی بودم


ولی هنوزم نسبت به استقلال ترجیح ش میدم

آخ جووووووووووونم تقلب

عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
چاپ تقلب روی برچسب نوشابه بصورت کاملا حرفه ای
 
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)
عجیب ترین روش های تقلب در امتحان ( تصویری)

احمق بازی

امروز من و خواهریم به سرمون زد بریم خونه ی بابا بزرگم اینا


که رفته بودن طرفای شهرکرد گوشت بخرن رو تمیز کنیم


که بعدش بیان سورپریز بشن


هیچی صبح ساعت 9 کلید شون رو از مامانم گرفتیم و راهی شدیم


همه چی خوب بود که یه دفه یه نفر اف اف رو زد


اول در رو باز کردم ببینم خودی یا نه


آخه خودمون وقتی در باز بشه میریم تو


چند ثانیه صبر کردم کسی نیمد


سریع چادر عربی خواهرم که انگار یه جنس ساتن داره رو سرم کردم


 و کفشای خواهرم


در نتیجه پریدم دم در...


در رو که باز کردم یکی از پسرای فامیل دوووووورمون بود که از


بچگی هم محله ی خاله ام اینا بود و من از اونجا میشناختمش البته


توی مدرسه ی ما همه این پسره که اسمش کامران هس و خوش


تیپ و اینام هس میشناسن


به عمق ماجرا پی بردید که..


هیبچی عاقا تا قیافه منو دید یه لحظه هنگ کرد


بعد پرسید حاجی نیستن؟


منم گفتم نه رفتن بیرون


اونم گفت خوب بهشون بگید بیان مراسم سال بابابزرگم


داشت میرفت طرف موتورکه


من نفهمیدم یهو چی شد که گفتم: چشم(خیلی متین)


همونطور که میرفت برگشت و یه لبخند ژکوندی زد


اصن تا همین الان اعصابم خورده چرااااااااااااااااا


آخه چرااااااااااااااااا


میگفتی باشه


خیلی ممنون


نه چشم که این پرو بشه


تو که میشناسیش


میشه یه نفر بیاد و منا داااااااااااااااار بزنه لطفا


بیاید دیگه


خدااااااااااااااااااا

از دست اینا

اینقد بدم میاد 


میان پیغام میگذارن


واسه تبادل لینک مگه اینجا


فیس بوکه

هیییییییییی

وااااااااای یه اتفاقی جالب


یه قرآن قرمز داریم که من باهاش یه رابطه ی خاصی دارم


چیزهای مهم رو میگذارم بین صفحاتش


امروز یه دفه توی کتابخونه دیدمش آوردمش بیرون دیه دفه دیدم


دیدم


دیدم


پول بین شه


با یه ذوقی درشون آوردم68000تومن بودن


اومدم پیش مامانم و ذوق ذوق که مامان این پولا رو نگاه!!!!!!


از کجا اومدن؟!!!!!!!!!


مامانم گفت خوب پول عیدی هات هسن


من در کمال تعجب


نهههههههههههه من پولام رو خرج کردم


از یکی دیگه هسن


ولی پس از یه عالمه فک کردن و پرسش


به این نتیجه رسیدیم از خودم هستن


الان عند ذوق هسم


پول کمیه


ولی خودتون میدونید چه کیفییییییییییییییی داره