تسلیت تسلیت
تسلیت تسلیت
باید که فردا برویم به مدرسه
باید که فردا برویم به مدرسه
خیلی شعر خزی بود مگه نه؟
به هرحال شرمنده هیچ قولی نمیدم که زود به زود آپ کنم
ولی هیچ زمان خاصی رو هم در نظر ندارم که بیام
یعنی هر وقت وقت کنم میام
ولی یه امیدواری که هست اینه که
من کلا هسم
چی از این بهتر
وااااااااااااای یه اتفاقایی افتاده
اول از همه بگم اگه نبودم به خاطرخراب بودن اینترنتمه نامرد نیسم
دوم هم رفتم دکتر ارتوپدی چندتا مسکن و یه آمپول مسکن نوشت
و
یه ورزش 6ماهه بهم داد
گفت که در طول درمان 4زانو و2زانو نشینم
(خدای من چقدرررررررررررر سخته)
وقتی میخوام بخوابم هم باید یه کمی زانوهام خم باشه
(این سخت تر از اون یکی)
استخرم برم و توی آب راه برم
و
یه چیز مهم تر
از دکتر که برمیگشتیم به مامانم گفتم
مااااااااامان بریم کفش ببینیم؟
گفت باش!!!!!!!!!!!!!!!!
من 39تومن همراهمه هااااااااااا
گفتم اشکال نداره بریم میدونستم پول داره
هیچی رفتیم گشتیم آخرشم از کفشا خوشم نیمد
دیگه دست آخر رفتیم کفش فروشی دوست بابام که اصولا از اون جا کفش میخریم
کفش F ساقدار خریدم که اونا رو واسه باشگاه بپوشم
و
کفشای قبلی باشگاه هم که تقریبا سالم هستن
رو همراه کفش دنس هام واسه مدرسه بپوشم
وای خدای من
مامانم میگه واسه مدرسه ات کفش نمیگیرم
منم اعصاب ندارم
میگه آخه تو سه جفت کفش داری
بهش میگم
یه جفتشون که عروسکی هستن فقط توی مهمونی میپوشم
اصن مجلسی نیستن ولی من همینا رو هم به زور پام میکنم
همیشه اسپرت پوشیدم
یه جفت دیگه شون هم مخصوص باشگاه
میمونه یه جفت دیگه که از این کفشای دنس هستن
زبونه بزرگ دارند
فهمیدین؟
باید با اونا برم
نمیشه که iهمیشه یه جفت کفش پوشید
چطوری مامانم راضی بشه؟!!!!!!!!!!!!!
خداااااااااااا